the best favorites شعر آرشيو وبلاگ نويسندگان گفته بودی که چرا محو تماشای منی
وآنچنان مات که حتی مژه بر هم نزنی مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
از پاسخ من معلمان آشفتند هرآنچه که از دهانشان درآمد گفتند ولی من هنوز به این معتقدم از جاذبه ی تو سیب ها زمین می افتد
سیه چشمی به کار عشق استاد به من درس محبت یاد میداد مرا از یاد برد آخر ولی من به جز او عالمی را بردم از یاد نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||
![]() |